نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





تو را میخواهد

دستانم تو را میخواهد

آغوشم تو را میخواهد

وجودم تو را با تمام وجود میخواهد

کجایی که دستم را بگیری

در آغوشم بمانی

و با تمام وجودت کنارم بمانی !!!


[+] نوشته شده توسط مهدی.ج در 22:34 | |







عذر خواهی

با سلام خدمت شما عزیزان متاسفانه به دلیل نبودن امکانات نمیتونم وبلاگ رو آپ کنم برای همین منتظر آپددیت. جدید منتظر بمانید


[+] نوشته شده توسط مهدی.ج در 2:10 | |







دستانم...

دستانم قهر کرده اند ...

این بار لمس سرما را دوست دارند ،نه گرمای دستت را ...!

حرفهایش برایم بی مفهوم بود ....

میدانستم

"کاسه ای زیر نیم کاسه است"

ولی چه کنم که "" عشقم بود ""

به امید برگشتنش خطا هایش را نادیده گرفتم ...

پشت می کردم تا نبینم خیانتی را که در حقم شده !!!

هه

"به درستی که ماه پشت ابر باقی نمی ماند "

رفت ...تنها شدم !

برگشت ...تنها تر شد !

آری ..."به تنهایی نمی توان ،با تنهایی در افتاد"

 


[+] نوشته شده توسط مهدی.ج در 12:17 | |







عشق برگ و باد

خوش به حال باد
گونه هایت را لمس می کند
و هیچ کس از او نمی پرسد که با تو چه نسبتی دارد!
کاش مرا باد می آفریدند
تو را برگ درختی خلق می کردند؛
عشق بازی برگ و باد را دیده ای؟!
در هم می پیچند و عاشق تر می شوند...


[+] نوشته شده توسط مهدی.ج در 12:12 | |







دفتر

خدایا . . . 
دلمان را به تو میسپاریم 
دلی که همچون یک دفتر پر است از 
غم،دلتنگی،گناه وآرزو 
خدای من 
با دستان مهربانت قلمی بردار 
و به لطف خودت پاک کن 
گناهانمان را 
خط بزن غمهایمان را 
و دلی رسم کن در دفتر دلمان 
به بزرگی دریا 
امضای خدا پای تمام آرزوهاتون


[+] نوشته شده توسط مهدی.ج در 12:11 | |







گرما

گرما یعنی نفس های تو...

دست های تو...

اغوش تو...

من به خورشید...

ایمان ندارم...


[+] نوشته شده توسط مهدی.ج در 12:10 | |







نه نرو

نه نروه

تنهام نذار

من عاشقتم دیوونه وار

نه نه نه نرو 

که من عاشقتم دیوونه وار

من عاشقتم دیوونه وار

چی شد چشمات رو رد کردم ؟

نه میمونی نه میمونم

نه نرو


[+] نوشته شده توسط مهدی.ج در 16:29 | |







ﺗـــــﻮ ﺗـــﻤـﺎﻡ ﺯﻧـﺪﮔـﯽ ﺍﻡ ﺷــﺪﯼ

ﺯﻧــﺪﮔـﯽ ﺯﯾــﺒــﺎﺳــﺖ 

ﯾــﻌـﻨـﯽ ﺩﺭﺳـﺖ 

ﺍﺯ ﻫــﻤــﺎﻥ ﺭﻭﺯﯼ ﮐـــﻪ 

ﺗـــــﻮ ﺗـــﻤـﺎﻡ ﺯﻧـﺪﮔـﯽ ﺍﻡ ﺷــﺪﯼ

 

[+] نوشته شده توسط مهدی.ج در 1:34 | |







دست از سرم بردار

دست از سرم بردار

این همان جمله ای بود که

بعد از گذاشتن دست دیگری

بر روی سرت به من گفتی


[+] نوشته شده توسط مهدی.ج در 21:13 | |







جان من

ﺟﺎﻥِ ﻣﻦ، ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ

ﺭﻭﻧﻖِ ﻋﻤﺮِ ﺟﻬﺎﻥ ، ﭼﻨﺪ ﺻﺒﺎﺣﯽ ﮔﺬﺭﺍﺳﺖ .

ﻗﺼﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﻣﺎ ....

ﺑﺮﮔﯽ ﺍﺯ ﺩﻓﺘﺮ ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺭﺍﺯ ﺑﻘﺎﺳﺖ .

ﺩﻝ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﺷﮑﻨﺪ ....

ﮔﻞ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﺩ ....

ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﻍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﻧﮓ ﺧﺰﺍﻥ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ ....

ﻫﻤﻪ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺑﻪ ﺗﻮﺳﺖ؛

ﺟﺎﻥ ﻣﻦ ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ

ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻮﭺ ﻫﻤﯿﻦ ﭼﻠﭽﻠﻪ ﻫﺎﺳﺖ ....

ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ...

ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻮﺗﺎﻫﯽ .!!


[+] نوشته شده توسط مهدی.ج در 19:0 | |







دمش گرم

هرکی منو همینجوری خواست 

دمش گرم 

هرکی هم نخواست 

شرش کم !!!


[+] نوشته شده توسط مهدی.ج در 14:24 | |







این قلب هنوز هم امید دارد...

خسته شدم از اینهمه نبودنت...

 

و این آرزوهای خیس که بخار میشود از داغی که از داشتنت بر دلم مانده...

تنم سرد و دلم میسوزد...

چشم هایم خیس گونه هایم میسوزد...

چه آتشی دارد داغ نبودنت...

فریادش را سکوت کرده و دودش در چشمهایم میپیچد...

ای داد بی داد

گوش کن...

این قلب هنوز هم امید دارد...

صدایش را می شنوی؟

به دنبال تو میدود!

چیزی نمانده نا امید شود و گوشه ای بنشیند...!

خسته شده از بس در پی یک سکوت دویده !

همه حرفهایش را کول گرفته و میدود...

در پی "سکوت" و باز هم "سکوت"

و باز هم "یک سکوت" در آغوش "یک دنیا فریاد"


[+] نوشته شده توسط مهدی.ج در 14:5 | |







تازه نفس

زمانی نفسش بودم

.

.

 

اما بعد شدم عامل تنگی نفسش...

.

.

.

.

 

رفت دنبال یک تازه نفس...!

 

[+] نوشته شده توسط مهدی.ج در 13:47 | |







انگشت کوچیک

به سلامتی اون پسری که تو خیابون وقتی نگاهش به یه دختره نازو خوشگل میفته بازم

سرشو پایین میندازه و میگه اگه آخرشم باشی

انگشت کوچیکه ی

عشقم هم نیستی...

 


[+] نوشته شده توسط مهدی.ج در 13:40 | |







تو

من به دو چیز عشق می ورزم یکی تو و دیگری وجود تو به دو چیزاعتقاد دارم یکی خدا ودیگری تو من در این دنیا دو چیز میخواهم یکی تو ودیگری خوشبختی تو

من این دنیا را برای دو چیز میخواهم یکی تو ودیگری برای با تو موندن تا همیشه دوستت دارم.

 

 



[+] نوشته شده توسط مهدی.ج در 13:36 | |



صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد